به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ منظور از فعالیت های قرآنی چیست و با توجه به مطالبات مقام معظم رهبری و مقایسه با کشورهای دیگر در چه سطحی قرار داریم؟ مثلا قاریان ما الان در مسابقات بین المللی قرآن مقام می آورند اما آیا همین کافی است آیا این مسئله نشان دهنده همه جانبه فعالیت های قرآنی ماست؟
نکته اول این است که قرآن مال همه است، قرآن جوری نیست که بگوییم باید حتما متولیان رسمی داشته باشد. ما موسسات قرآنی داریم، دیگر الان تمام وزاتخانه ها و سازمانها معاونت قرآن و عترت دارند و این جای خوشبختی است. باید در انقلاب اسلامی همچنین چیزی را ایجاد می کردیم. فعالیت های گسترده و بودجه قرآنی خوبی اختصاص یافته که حجت الاسلام محمدی مسئولش است. حالا مشکلاتی همه جا وجود دارد، که ان شاءالله تدریجا حل خواهد شد. مقام معظم رهبری که هر سال در روز اول ماه مبارک رمضان با اساتید قرآن، قاریان، حافظان و دیگر اقشار قرآنی کشور دیدار می کنند و ما هم توفیق می شود که در آن روز خدمتشان برسیم، توصیه های بسیار جالبی را به همه اهل فن و قرائت و حفاظ می کنند. توصیه های ایشان بسیار دقیق است.
این همه موسسات وفعالیت های قرآنی وجود دارد، بنده الان استاد دانشگاه هستم، هنوز دانشجویان ما قرآن را از رو خوب نمی خوانند، یعنی غلط اعرابی دارند. این درد است این یعنی هنوز ما به خواسته مقام معظم رهبری نرسیده ایم. انس با قرآن هنوز اتفاق نیفتاده است. پایان نامه ای بود دانشجویی در مورد قصه های قرآن برای کودکان تحقیق کرده بود. اصلا این دانشجو به قدری با قرآن بیگانه بود آیات را اشتباه نوشته بود و بلد نبود بخواند. ما هنوز روی همین منویات مقام معظم رهبری کار نکرده ایم. ایشان فرمودند باید ۱۰ میلیون حافظ قرآن داشته باشیم الان دارد این سیر طی می شود بد هم نیست اما کسی که می خواهد حافظ قرآن شود اول باید بلد باشد که قرآن را صحیح بخواند، باید فکر این را بکنیم. رهبری فرمودند ما در سطوح عالی خیلی خوب شده ایم الان مسابقات بین المللی مقام می آوریم و از همه جا داور داریم. واقعا یک عدالت نسبی هم وجود دارد ایران هم در قرائت و هم در حفظ اول می شود در اصلی ترین مسابقات، این مسئله قبلا نبود. الان هست؛ خیلی خوب هم است.
اما به پائین که به سمت توده مردم می آییم مشکل داریم. انس با قرآن فرهنگ نشده است. باید فرهنگ شود روی این مسئله باید کار کنیم. متاسفانه در این مساله خیلی کم کاری شده است. نکته دوم که رهبری فرمودند این است که نیاییم همه اش روی الفاظ کار کنیم. به قاریان درجه یک، ایشان توصیه کردند، یعنی بیاییم تعمق کنیم اینکه لحن و نغمات موسیقی چطوری باشد این مسئله با روح قرآن سازگار نیست به تعبیر یکی از بزرگان قرآن، مرحوم آیت الله معرفت می فرمودند: اصلا موسیقی قرآن بیرونی نیست، درونی است. بحث های مقامات موسیقی قرآن این بحث، موسیقی بیرونی است، اصلا قرآن موسیقی اش بیرونی نیست، بگوییم این قسمتی که خواندید بیات بود یا ... با اینکه اینها قابل تطبیق است. اینها درست است اما این اهتمام زیاد به مسائل موسیقی قرآن، انسان را از روح قرآن باز می دارد.
باید توجه کنیم که موسیقی قرآن درونی است و لذا در این قسمت از منویات مقام معظم رهبری، ایشان تاکیدهای زیادی بر بحث مفاهیم کرده اند. قرائت قرآن مقدمه است حتما بایستی اساتید مان کسانی که به درجه خوبی از قرآن می رسند حتما باید از مفاهیم و ترجمه و تفسیر بهره مند شوند. وقتی می خوانند به خوبی، معنا را متوجه شوند وقف و وصلشان به خوبی باشد؛ بفهمند و بر اساس معنا وقف و وصل را انجام دهند. این نکته دوم است که باید روی آن کار کرد.
نکته سوم، این است که با وجود این همه موسسات قرآنی، این مجموعه های موسسات قرآنی مشکلات عدیده ای دارند. خودم یکی از آنها. نه جا دارم نه مکان، اینها را چه کسی باید تامین کند بچه های قرآنی که پول و پله ای ندارند؛ آدمهای معمولی هستند از نظر بضاعت مالی، یا کارمند یا معلم، یا استاد دانشگاه هستند لذا باید اینها اولا به خوبی تامین شوند و سازمانی متولی آنها شود. مکانی در اختیارشان قرار دهند که فعالیت هایشان را در آنجا انجام دهند. نظارت های خوبی صورت بگیرد و توده مردم قرآن را یاد بگیرند. در این مراکز بیایند؛ زیاد هم تکیه مان روی پول نباشد. هر کسی برای خودش عمل نکند، افسارگسیختگی نباشد. به صورت منظم آئین نامه و قانون باشد. بگوییم اگر کسی در این دوره شرکت کرد و به پایان رساند این مدارک به او داده می شود که کسی که مدرک داشت واقعا بلد باشد.
این آسیب هم وجود دارد. اساتید مان باید قوی باشند هر کسی تا یک دوره ای را گذراند استاد نمی شود، باید پخته شود، مراحل مختلف را بگذراند که وقتی، به آن دانش آموزش تعلیم داد دانش آموز به خوبی مطالبی را که استاد یاد داده بیاموزد. ولی عملا می بینیم در جامعه انس با قرآن بسیار ضعیف است باید این مسئله در مساجد و یا اماکن مذهبی بسیار قوی مطرح شود. باید منسجم عمل کرد و روی آن کار شود.
نکته بعدی این است که قدری در مسابقات و در جاهای مختلف، ضعف های متعددی در اجرا داریم. علتش هم این است که توجه و اهتمام کافی به مسابقات نمی گذاریم. مسئولین امر ما خودشان را از مسئولین رده پائین تر جدا می دانند. یعنی کسی که رفت مسابقه در سطح کشور از وزیر بگیر تا پائین تر، توجه کافی ندارد. قرآن را باید مال خودشان بدانند باید آنقدر اهتمام به قرآن کنند تا آنهایی که پائین دست تر هستند دلگرم شوند. باید مسابقات هر سال منظم تر و مرتب تر برگزار شود. متاسفانه این اهتمام را هنوز قائل نیستند.
*مقام معظم رهبری که ۱۰ میلیون حافظ را مطالبه کرده اند در کنار این باید همه قرائت قرآن را یاد بگیرند تا از بین اینها تعدادی قاری و تعدادی حافظ شوند نه اینکه بقیه صفر باشند و از بین اینها یکسری حافظ تربیت شوند.
این مسئله خیلی مهم است که قوی و متقن کار کنیم، الان شما به محوطه مسابقه می روید می بینید هیچ چیزی آماده نیست. برای مثال به عنوان داور خودم در سالن صندلی چیده ام، برای قرآن کفش هم جفت می کنم. آسیب هایمان را باید بگردیم و پیدا کنیم بعد هم نظر خواهی کنیم. احترام به متسابق و مردم بگذاریم نظراتشان را بگیریم. الان کسی که می خواند ممکن است بگویند صوتش از ۲۰ نمره شده ۱۰ می گوید چرا ۱۰. شما باید او را به خوبی توجیه کنید.
قاریان اعتراض می کنند باید نوار صوتش را گذاشت و یکی یکی اشکالاتش را بگوییم. من گفتم یک داور آموزشی در مسابقات بگذارید. گفتند برای اینکار بودجه نداریم. قاری سال بعد هم شرکت می کند اما برای اینکه اشکالاتش برطرف نشده و نمی داند باز هم مقامش پائین می شود. داور که اشکالاتش را نمی تواند بگوید با داور آموزشی مختص گفتن اشکالات قاریان آنجا بنشیند و اشکالات هر نفر را بگوید. پیشنهاد دادیم گفتند مسائل مالی نمی گذارد. نکته بسیار مهم این است که کار را باید به کاردان داد. کسی که دلسوز باشد؛ واقعا قرآنی باشد. درست است این افراد کم هستند ولی آنها را داریم. اینکه بیاییم فلان کس را بگذاریم زیرا از قبل کارمند فلان اداره بود؛ برای قرآن جواب نمی دهد. برای قرآن باید کسی انتخاب شود که دلسوز با انگیزه و دردمند باشد خودش را بدهکار قرآن بداند. او را شما بگذارید ببینید چطور کار می کند.
کسی که دلسوزانه کار می کند باید به او رسید، قطعا اینها آسیب است. نمی گوییم جاهای دیگر نیست اما بایستی در کشور ما که قرآن محور است این آسیب ها خیلی کم شود. بهترین حقوق را به استاد و معلم قرآن بدهند. شما ببینید که ائمه ما(ع) این کار را می کردند. عبدالرحمن سلمی به حسب ظاهر به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) قرآن یاد می داد. علی(ع) دهانش را پر از دُر می کرد. هر چه از اموال داشت به او می داد می گفت اگر داشتم بیشتر به تو می دادم. همچنین روایات هایی داریم و من نمی گویم حالا شما بیایید بگویید هر کسی که قرآن می خواند باید پول بگیرد نه، باید قاریان منائت داشته باشند، اصلا پول برای خواندن قرآن نگیرند. اما وظیفه مسئولین چیز دیگری است. لذا در بحث های قرآنی اشکالات زیادی داریم. باید اینها را یکی یکی رفع کنیم.
الان در مراسم ختم، بدترین آدمها قرآن می خوانند. در مصر بهترین قاری باید در مراسم قرآن بخواند. بهترین پول هم به او می دهند نه به طور مستقیم. مرکزی آنجا ایجاد کرده اند برای مراسم ختم، استاد مطرح مصر می رود درمراسم ختم، قرآن می خواند که اولا به روح آن مرده ثوابش برسد، این قرآن خواندن برای روح مرحوم تاثیر زیادی دارد و اینکه این همه قاری دارند اینها تقسیم بندی می شوند، اگر مراسم ختمی است شما ها که ممتازهای کشور هستید باید بروید قرآن بخوانید. از آن طرف هم نباید بسته عمل کنیم این سفره را باز کنیم تا کسی که قاری ممتاز است؛ جلو بیاید. گروههای تواشیح هم همینطور. باید همه بهره مند شوند. منتها باید ضوابط و قواعد باشد و کسی که دنبال جایی است راحت می رود بگوید من از این نقطه می خواهم به این نقطه برسم، خیلی خوب شما باید این مدارج را طی کنید این جلسات را بروید به این مرحله برسید. کسی که تنبل است قطعا نمی تواند این کار را بکند. اما آن کسی که آدم فعالی است اهل همت است راه برایش باز است که البته الان اینجوری نیست. یعنی واقعا خودمان آدمها را انتخاب می کنیم در حالی که آدمهای بهتر از آنها وجود دارد. آدمهای بدتر از آنها را انتخاب می کنیم برای اینکه آنها را ما می شناسیم.
این شیوه غلط است. امیدوارم این انتقادها باعث شود مسئولان و متولیان امور قرآنی در رفتارشان تجدیدنظر کنند و این آسیب ها را از بین ببرند در عین اینکه وضعیت قرآنی ما بسیار خوب است. پیشرفت های خوبی شده، قدری اتاقهای نقد و جلسات فکرمان را افزایش دهیم، خبرگزاری ها را جدی بگیریم. در مصاحبه ای به یکی از مسئولین قرآن نقدی وارد کردم ولی او این مصاحبه را ندیده بود. باید رسانه ها جدی گرفته شوند.
*دوره های آموزشی حفظ یکساله که کلاً جوانها را از همه چیز باز می دارد و فقط به حفظ می پردازند را شما تایید می کنید؟
خودم نظرم این است حداقل حفظ با توجه به اینکه در دانشگاه هم مقاله ای برای حفظ قرآن نوشته ام و درس می دهم، اعتماد دارم دوره های ۳ ساله بهتر جواب می دهند، برای اینکه حفظ مرور و تثبیت می خواهد. اینها وقتی اتفاق می افتد که در یک زمان طولانی تری باشد و تجربه نشان داده کسانی که حفظشان ۳ ساله بوده ماندگارتر بوده تا یکساله. ولی آن هم بد نیست بستگی به خود فرد دارد. فرد باید ببیند حافظه اش چگونه است آیا اگر درس را بگذارد کنار قرآن را حفظ کند موفق می شود یا نه.
*اینکه می گویند سازمان فعالیت های قرآنی کشور ایجاد شود، منطورتان چیست، در حالی که معاونت قرآن و شورای توسعه فرهنگ قرآنی را هم داریم؟
این هم به خاطر انسجام است هر جایی یک متولی ای دارد مثلا وزارت ارشاد یا نیرو، به خاطر این فعالیت های متعدد موازی کاری، شما نمی دانید چقدر بودجه خرج می کنند. الان هم بودجه قرآنی است. قبلا بودجه قرآنی نداشتیم. الان میلیاردی بودجه می دهند، سازمان فرهنگ و ارتباطات سال قبل ۵ میلیارد تومان بودجه گرفت الان دوسال هم عقب هستند، ۹۴ هستیم تازه ۹۲ را داده اند، این بودجه خوب تزریق می شود جاهایی هم انصافا خوب کار می کنند.
سازمان دارالقرآن خوب دارد کار می کند. بودجه ها را جذب می کند قدم بسیار عالی است اما اگر این مسئله بخواهد نظم پیدا کند آن کسانی که مدعی هستند این مرکز یا کانون تاسیس شود به خاطر این است که این کارهای موازی انجام نشود و بعضا کارهای نادرست در قالب قرآن انجام می شود. مثلا کسی خودجوش و مردمی کاری را انجام می دهد، نه قانونی و نه ضابطه ای زیر نظر چه کسی شما این کار را انجام می دهید. جلویش گرفته می شود، یا مثلا شما می خواهید قرآن چاپ کنید نمی توانید الان چاپ کنید باید مرکز چاپ ونشر قرآن در همان سازمان دارالقرآن تایید کند.
این مسائل سامانی پیدا می کند قبلا هر کسی برای خودش چاپ می کرد. چقدر قرآنهای چاپی غلط داشت. غلط های فاحش اعرابی قبلا بود الان چنین چیزی نیست. تصحیح می کنند بعد اگر خواستند مجددا چاپ کنند دارالقرآن تایید می کند. ما به سودان رفته بودیم قرآن طبع و نشر را رایزنمان بدون هماهنگی با ما در قسمت قرآن آنجا پخش کرده بود. بعد برای کار رفته بودیم رفتیم همان قسمت نظارت بر قرآن گفتند هر کس این قران را چاپ کرده بیاید به ما برگرداند. برای جمهوری اسلامی خیلی بد شد. تیمی تشکیل شد و رفتند آنجا ببینید چه خبر است. اینها اصلا قرآن را ندیده بودند خود مرکزی که باید قرآن را می دید ندیده بود. بین مردم پخش شده بود. اما وقتی آن قرآن کم اعراب که خیلی هم کار زیبایی بود مخصوصا برای غیر عرب زبان، (بسیاری از اعراب کم شده و غیر عرب زبانها آن را راحت تر می خوانند) بعد که دیدند گفتند خدا خیرتان دهد، شما قرآن را هم هر سال بررسی می کنید بعد منتشر می کنید.
در ادامه گفتند: ما در کشور همان قرآن عثمان طه را افست می کنیم و هر سال چاپ می کنیم از ما تجلیل کردند و ما را به چاپخانه شان بردند یک ناهماهنگی باعث این مسئله شد اما اگر یک متولی داشته باشد ما مثلا بدون امضا فلان اداره نمی توانیم این کار را بکنیم. باید تایید شود، از این جهات تاسیس چنین مرکزی خوب است. اما آسیبش این است که نباید جلوی فعالیت های قرآنی را بگیرد. مانع نشود. مثلا بگوید بگذارید ما بررسی کنیم طرف می خواهد کار خیر قرآنی کند، آنقدر بررسی طول می کشد طرف اصلا از خیرش می گذرد خیلی باید با ظرافت ودقت این مرکز تشکیل شود. اگر واقعا اینجور باشد خوب است.
مدتی ما آرزو داشتیم در وزارت ارشاد، معاونت قرآن و عترت داشته باشیم، نبود تا اینکه ایجاد شد. الان باید ببینیم معاونت قرآن و عترت چقدر مثمر ثمر است. چه کار دارد می کند یک اشکال ما این است که نمی آییم بگوییم مطالب را باید بگوییم آقای معاونت قرآن تشریف بیاورید اخبار قرآنی را در سایت ها، خبرگزاری ها ببینید. یا می گویند حیطه فعالیت معاونت قرآن این ها است. ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ ... سازمان دار القرآن و موسسات قرآنی فعالیتشان این است. البته اینها هست نه اینکه نباشد ولی گاهی اوقات قر وقاطی می شوند. یعنی همان کاری که معاونت قرآن و عترت می کند. همان کار را هم سازمان دارالقرآن می کند. از هم، هم بیگانه هستند با هم ارتباط ندارند. یا مثلا موسسات قرآنی کارهایی می کنند که برخی دیگر هم همان کارها را می کنند.
در مجموع اگر ایمنی ها و آسیب هایش کامل بررسی شود، پخته شود و در این کار عجله نکنند و مانع نشود، خیلی خوب است که جلوی موازی کاری و ندانم کاری را بگیرد. معتقدم قدری اولا در نیروی انسان ها تجدیدنظر کنیم. نیرویی که در قرآن می گذاریم باید واقعا اهل فن ومتخصص به معنای واقعی باشند اینطوری نباشد که روی فامیلی و شناخت از قبل آدم بیاوریم ارزش سالاری لااقل در قرآن به جای فامیل بازی باشد. اگر نباشد نخبگان ما فراری می شوند یا به جاهای دیگر می روند. طوری باید باشد که نخبگان ما کارها را بدست بگیرند.
از همه استفاده کنند، این مائده وسفره قرآن را باز کنند. بخل وطمع و این چیزها در قرآن نباشد اگر اینطور شد از خود قرآن استفاده کنیم آیات قرآن چقدر زیبا است. چقدر وسعت نظر از هر جهت در آن است لااقل به آن سمت حرکت کنیم که کسی نیاید بگوید با این خصوصیات قاری قرآن با این درجات هستم، ده سال است هیچ جا اعزام نشده ام. گریه آور است. زمانی که سازمان فرهنگ بودم همان سال همه شان را اعزام می کردم با هزار مشکل. اصلا گفتم آقای فلانی چه ربطی به شما دارد سازمان فرهنگ دارد پولش را می دهد وقتی خودم قرآنی هستم دیگر نیاز ندارد جایی دیگر برای تایید برود.
الان مسئولین قرآنی در بعضی جاها اصلا قرآنی نیستند. زنگ می زنند فلانی ما مسابقات قرآن داریم ۱۰ داور بفرستید می گوید همه را می آورم بعد می بینند داورانی که آورده بعضی ها شان ذی صلاح نیستند. بخاطر همین وضعیت اینچنین می شود اما بنده که این کار را نمی کنم، بنده به تک تک آیتم ها نظر می دهم می گویم بهترین داور در این زمینه مثلا فلانی است. آقای فلانی بیایند داوری کنند، فقط نمی گویم مشهوران بیایند، خیلی ها هستند پشت پرده هستند. ولی به آنها توجه نمی شود زیرا کسی آنها را نمی شناسد. راحت هم می شود شناخت با یک اطلاعیه یا بیانیه، می خواهیم این کار را انجام دهیم هر کسی آماده است بسم الله! وقتی آمدند دیدید زیاد بودند، امتحان بگیریم امتحانتان هم روی عدالت باشد.
مسابقه می گذارند، آن آقا متولی آن گروه است، داور هم شده است و آن آقایی که اول نشد گفت این چه داوری ای است. هر چقدر هم این داور عادل باشد تهمتی به او می زنند. اینها آسیب است، آسیب ها را باید یکی یکی در بیاوریم، خیلی مهم است. هوا و هوس همانطوری که آقای حکیم گفتند: اگر در این مسائل دخالت کند، جامعه را بیچاره می کند، چه برسد به قرآن و فعالیت های قرآنی، قدری هم بیشتر مشورت کنیم. دوستانی که باز نشسته شده اند خیلی خوب می توانند مشورت بدهند. چرا باید شخصیت و پیشکسوت های خوب قرآنی از آنها استفاده نشود. کسانی که زمانی مدیران قرآنی بودند بزرگان قرآنی هستند ولی بازنشسته شده اند باید از اینها استفاده کرد.
به عنوان مشاورت و اتاق فکر، نمی گوییم حالا آقا را مدیر بگذار ولی از آنها در بحث های قرآنی و علمی استفاده کن. استاد هر چه سنواتش یشتر شود، کارایی اش بیشتر می شود. نباید به استاد بگویند بازنشسته شود مگر اینکه آنقدر ناتوان شود دیگر نتواند، خودش بازنشسته می شود، زیرا اصلا بازدهی کارش بر اثر تجربه اش است.
الان فرض کنید، بنده استادیار پایه ۲۳ هستم الان کجا و استاد پایه یک بودن کجا، خیلی فرق می کند. الان ۵ تا کتاب و ۲۰ مقاله دارم زمانی اصلا این چیزها را اصلا بلند نبودم، بنابراین دایره را در داخل و خارج گسترش دهیم تنگ نظر نباشیم. از همه استفاده کنیم.
مرتب سراغ آدم های تکراری نرویم و کسی را علم نکنیم. آقای X چقدر جوابگو می تواند باشد، الان می شنویم تیم داوری، یا دعاخواندن، طرف وقت ندارد خودم به صدا و سیما دعوتشان می کنم زنگ می زنم می گویند حاج آقا تا ۳ ماه دیگر من پر است.
یعنی واقعا این قدر قحط الرجال شده است. سراغ افراد دیگر برویم. خودم از کسانی هستم که از مشهورها کمتر استفاده می کنم، مگر مجبور شوم مثلا مجلسی است که باید حتما فلانی بیاید. این همه هر سال قاری اول تا دهم داریم که همه شان ممتاز هستند. اینها باید اول شوند که دعوت کنیم؟ اینقدر جاهایی داریم که قاری و حافظ می خواهند، خارج از کشور قبلا تیم می فرستادیم الان تنها می فرستند. مثلا بنیاد بین المللی قرآن تاسیس شد. زحماتی که خود آقای عسگری کشید ما هم در خدمتشان بودیم ولی عملا کارایی ندارد این خیلی بد است.
الان قاریان ما از هم جدا هستند وقتی یکجا جمع می شوند آدم کیف می کند. اینها هدر می روند اگر به من زرنگار بگویند قاری دعوت کن ملاک من حب و بغض نیست ملاکم واقعا کار و آن فعالیت قرآنی است که به بهترین نحو اجرا و انجام شود که همه راضی شوند.
اگر کاری کنیم که اگر ۱۰ -۲۰ نفر ناراضی بودند این بد است و آسیب است به خاطر اینکه پول یک داوری را ندهید این همه آسیب را به جان می خرید. چرا، برای اینکه آقا قرآنی نیست، من هر چقدر خودم را بکشم، طرف اگر نفهمد درک متقابل نباشد، متوجه نمی شود من هم کوتاه می آیم. چه می شود، آسیب می بیند، لذا نیروی انسانی کارآمد مخصوصا در آن قله ها و حتی تا پایین و بعد هم با وسعت دید باز، قرآنی عمل کنیم، سفره را باز کنیم همه بایند نظر دهند و مشارکت کنند.
*چه مؤسساتی را راه اندازی کردید و چه فعالیت هایی را پی گیری می کنید؟
درباره موسسه ای که تاسیس کرده ایم بگویم، موسسه تسبیح نور تاسیس کردم، البته مجوز مقدماتی اش را گرفته ام دنبال این هستم که در مسجدالنبی ولنجک فعالیتهایمان را انجام دهیم.
ارزیابی قاریان و مدرس قرآن کردیم، یکی شورای سیاستگذاری اعطای مدرک حفظ به حفاظ کشور، که دبیرخانه اش در سازمان دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی تشکیل می شود. یکی هم، ارزیابی قاریان و مدرسان قرآن کریم است که آن مدارک هنری را که وزارت ارشاد به هنرمندان می دهد کسانی که مدرک ندارند از دیپلم و فوق دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس و دکترا، این را برای قاریان و حافظان ایجاد کردیم، ستاد انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرد، بنده در سازمان دارالقرآن که مربوط به حفاظ است، بنده به نمایندگی وزارت علوم شرکت می کنم و در شورای عالی قرآن که دبیرخانه ارزیابی قاریان و حافظان است به نمایندگی نهاد مقام معظم رهبری خودم هم که کارشناس علوم و معارف قرآنی هستم، و فعلا عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما هستم.
نظر شما